کل نماهای صفحه

۱۳۸۹/۷/۲۶

فصل تقسيم


چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها
دست ها تشنه ي تقسيم فراواني ها
با گل زخم سر راه تو آذين بستيم
داغ هاي دل ما جاي چراغاني ها
حاليا دست كريم تو براي دل ما
سر پناهي است در اين بي سر و ساماني ها
وقت آن شد كه به گل حكم شكفتن بدهي
اي سر انگشت تو آغاز گل افشاني ها
فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غزل ها و غزلخواني ها
سايه ي امن كساي تو مرا بر سر بس
تا پناهم دهد از وحشت عرياني ها
چشم تو لايحه ي روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشاني ها
قيصر امين پور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بر خواجه حاشيه بزنيد...